گفت میدانی چرا چادری شدم؟ گفتم: چه میدانم، لابد اینطوری
خوشتیپ تری! گفت: نچ! گفتم: خب لابد فهمیدی اینطوری حجابت
کاملتره مثلاً! گفت: نچ! گفتم: ای بابا! خب لابد عاشق یکی شدی، اون
گفته اگه چادر بپوشی بیشتر دوستت دارم!! گفت: نزدیک شدی! گفتم:
آها!! دیدی گفتم همهی قصهها به ازدواج ختم میشوند؟ دیدی!! گفت:
برو بابا… دور شدی باز گفتم: خب خودت بگو اصلاً گفت: یک جایی شنیدم
چادر، لباس “حضرت زهرا”ست، خواستم کمی شبیه “حضرت زهرا ”
باشم...
خوشتیپ تری! گفت: نچ! گفتم: خب لابد فهمیدی اینطوری حجابت
کاملتره مثلاً! گفت: نچ! گفتم: ای بابا! خب لابد عاشق یکی شدی، اون
گفته اگه چادر بپوشی بیشتر دوستت دارم!! گفت: نزدیک شدی! گفتم:
آها!! دیدی گفتم همهی قصهها به ازدواج ختم میشوند؟ دیدی!! گفت:
برو بابا… دور شدی باز گفتم: خب خودت بگو اصلاً گفت: یک جایی شنیدم
چادر، لباس “حضرت زهرا”ست، خواستم کمی شبیه “حضرت زهرا ”
باشم...
نظرات شما عزیزان: